ژنـــــــرال...
)) عـآشــقــ نبـــوב ے تــو مـنــ عــآشـقـــتــ بـــوבمــ ((

سایت های برتر ایرانی
سایت های برتر ایرانی

کدستان

امکانات جانبی
منوی اصلی

بــــــی تـــــــو مهتابــــــ شبــــــی بــــــاز از آن کوچــــــه گذشتمــ

همــــــه تــــــن چــــــشم شــــــدم خیــــــره بــــــه دنبــــــال تــــــو گشتمــ

شــــــوق دیــــــدار تــــــو لبــریــــــز شــــــد از جــــــام وجــــــودمـــ

شــــــدم آن عــــــاشق دیــــــوانه کــــــه بودمـــ

☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼

ژنــــــــرال...



بہ شبــــــ و شــعـــر ژنــــــــرال... خوش آمدید. امیدوارم از اشعار لذت کافی را ببرید پیشرفت من به نظرات ، انتقادات و پیشنهادات شماست لطفا مرا در هر چه بهتر شدن وبلاگ یاری دهید לּלּלּלּ با تشکر مدیر وبلاگــــــ . . . . .

دسته بندی
لینک دوستان

آرشیو مطالب
فروردين 1395 مرداد 1394 خرداد 1394 مرداد 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390
نویسندگان
لینک های روزانه
برچسب ها
دیگر موارد

این صفحه را به اشتراک بگذارید
سیستم افزایش آمار هوشمند تک باکس
دوستت دارمـــــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 17 خرداد 1392 ز : 4:40 قبل از ظهر | +

گفتــــــــی دوستت دارم

من هـــــــم باور کردم

اما هیچ وقت ندانستم

جنس دوستت دارم هایت چینی ست

گالری تصاویر سوسا وب تولز

:: موضوعات مرتبط: دوستت دارمـــــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
مثل گذشتهــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 8:10 بعد از ظهر | +

درست مثل گذشته به آمدن شک داشت

هنوز پنجره برقاب صورتش لک داشت

نشست درد دلش را به آسمانها گفت

اگر چه فرصت ماندن ، همیشه اندک داشت

من از دریچه تکرار لحظه ها دیدم

که شال ساده سبزش هزار پولک داشت

و مثل دختر بی ادعای آبادی

به روی دامن تنهائیش عروسک داشت

نگاه کرد ولی باورش نمی شد چون

هنوز مزرعه خشک ما مترسک داشت

کلاغ های تباهی به باد خندیدند

و هم به مرد غریبی که باد بادک داشت

دوباره شاخه سیبی از آسمان خم شد

ولی چه سود که او هم دو دست کوچک داشت

غروب آمده بود و سکوت می بارید

و مرد مثل گذشته به آمدن شک داشت



:: موضوعات مرتبط: مثل گذشتهــــــ، ،
:: برچسب‌ها: مثل گذشته , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
شبیهــ یکــ مردابــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 8:2 بعد از ظهر | +

اتاق 3در4 عمود گشته طناب

و بغض حلقه مرگم دوباره روز عذاب

نگاه خسته و گنگم به لحظه های غریب

به خنده های لطیفت ، به چهارچوب کتاب

تو پر زدی و دل من اسیر غم ها شد

و حجم عشق محالم شبیه یک مرداب

دل و دماغ دلم رفت ، عجیب دلگیرم

بیا به طبع لطیفم بیا به شعر ناب

سکوت مبهم اینجا حکایت مرگ است

دلم برای نبودن پر از سوال و جواب

و چهار پایه و لرزش به زیر پاهایم

خدا کند برسیم لااقل به هم در خواب

میترایادگاری

:: موضوعات مرتبط: شبیهــ یکــ مردابــ، ،
:: برچسب‌ها: شبیه یک مرداب , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
حقایق پنهانـــــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 7:41 بعد از ظهر | +

تو هم که مثل منی و شدی مچاله عشق

و من که مثل تو بودم شدم زباله عشق

هنوز اول راهم که آخرم این شد

هنوز مثل همیشه صبور، هاله عشق

حلول کرد و نگاهت شبیه یک وحشی

شد و تمام صدایم که مثل ناله عشق

به جیغ می رسد و این تمام عصیان است

تو توی حال عجیبی و من حواله عشق

شدم حقایق پنهان که بر نمی گردد

شبیه تو و من و این لجن تفاله عشق



:: موضوعات مرتبط: حقایق پنهانــــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: حقایق پنهان , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
سر قـــــــــــرار
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 7:21 بعد از ظهر | +

دوباره ساعت پنج و قرار و شیشه ی ژل

لباس شیک و مرتب برای دیدن دل

دوباره آینه و شانه ، ادکلن ، عینک

برای هر که بخواهد شماره منزل

تو بین مخترعان گذشته و امروز

مرید یک نفری ، یک نفر ، گراهام بل

مرور می کنی آرام حرفهایت را

و جمله های چرندت که می شود کامل

قدم زنان و خرامان تو پیش می آیی

سر قرار رسیدی و مانده یک مشکل

کجاست آن که برایش دروغ می گفتی؟

و این تصور مضحک که او شده عاقل

تو قهرمان دروغی؟ دروغگو بس کن

یکی رسیده و حرفت به کل شده باطل

تو هیچ گاه خودت را شبیه خود دیدی؟

شدی به شکل الاغی که مانده پا در گل!



:: موضوعات مرتبط: سر قـــــــــــرار، ،
:: برچسب‌ها: سر قرار , شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
دروغی از عشق زیباتر
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ز : 3:14 بعد از ظهر | +

نشست پیش من و از خودش فراوان گفت

از اتفاق از آرامش دو انسان گفت

پدر سکوت همیشه و مادرش گم شد

و دخترک غم خود به هر خیابان گفت

کسی رسید دروغی از عشق زیباتر

سؤال کرد دلت چند ، دختر ارزان گفت

ترانه خواند به گوش خدای امیدش

خدا نبود ترانه به گوش شیطان گفت

نگاه کرد به من شرمش آمد از این بیت

از اتفاق از آن . . . هر انسان گفت

تمام درد خودش را گریست ابر بهار

و قطره قطره غمش را شبیه باران گفت



:: موضوعات مرتبط: دروغی از عشق زیباتر، ،
:: برچسب‌ها: دروغی از عشق زیباتر, شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
ساده تر از آبــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392 ز : 7:47 بعد از ظهر | +

پاشیده است حجم تماشا به آسمان

خورشید جان سپرده در آغوش کهکشان

پشت تمام ثانیه ها ایستاده است

یک اتفاق ساده تر از آب بی گمان

فصل بهشت یخ زده در ذهن شب ولی

در کوچه پرسه می زند آدم به عشق نان

حتی کلاغ قصه به مقصد رسیده است

مامانده ایم در تب آغاز بی زمان

شاعر سروده است خودش را به جای سیب

حوا ما رها شده در ذهن امتحان

حالا به جرم اینکه غزل چیده می شود

تبعید می شود به خودش شاعری جوان

این ابتدای قصه و آغاز رفتن است

شاعر کلاغ گم شده در عمق داستان



:: موضوعات مرتبط: ساده تر از آبــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شعر , غزل , چهار پاره , سپید , نو , مثنوی , شب نویس , ,
.:: ::.
مجنونــــــــ خیابانها
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : شنبه 3 فروردين 1392 ز : 5:7 بعد از ظهر | +

ای بی تو دل تنگم بازیچه توفانها

چشمان تب آلودم باریکه بارانها

مجنون بیابانها افسانه مهجوری است

لیلای من اینک من... مجنون خیابانها

آویخته دردم ، آمیخته مردم

تا گم شوم از خود گم ، در جمع پریشانها

آرام نمی یارد ، گویی غم من دارد

آن باد که می زارد در تنگه دالانها

با این تپش جاری ،تمثیل من است آری

این بارش رگباری ، برشیشه دکانها

با زمزمه ای غم بار ، تکرار من است انگار

تنهایی فواره ، در خالی میدانها

در بستر مسدودم با شعر غم آلودم

آشقته ترین رودم در جاری انسانها

دریاب مرا ای دوست ای دست رهاننده

تا تحته برم بیرون از ورطه توفانها

حسین منزوی

:: موضوعات مرتبط: مجنونــــــــ خیابانها، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , حسین منزوی , اشعار , غزل , سپید , رباعی , مثنوی , دوبیتی , تک بیتی , شب و شعر , حسین منزوی , اشعار , غزل , سپید , رباعی , مثنوی , دوبیتی , تک بیتی , شب و شعر , حسین منزوی , اشعار , غزل , سپید , رباعی , مثنوی , دوبیتی , تک بیتی , ,
.:: ::.
ابلیســــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : سه شنبه 29 اسفند 1391 ز : 9:35 بعد از ظهر | +

این دل به ماه رویت میل نظر ندارد

و آن چشم پر خمارت دیگر شرر ندارد

بشکسته ای تو قلبم با یک بهانه هر دم

بخشیدن گناهت بار دگر ندارد

من کوچه دلم را کردم گذرگه او

سهل است چون از آن جا موری گذر ندارد

وقتش شده بدانی ابلیس بی سر و پا

این عشوه ها به والله دیگر اثر ندارد

دیدارمان قیامت هر چند دانم این را

دارد جنون بر این سر ، دستی که بر ندارد

فریبا شیخ حسینی

:: موضوعات مرتبط: ابلیســــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , غزل , فریبا شیخ حسینی , ژنرال , سپید , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهار پاره , شب و شعر , غزل , فریبا شیخ حسینی , ژنرال , سپید , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهار پاره , شب و شعر , غزل , فریبا شیخ حسینی , ژنرال , سپید , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهار پاره , ,
.:: ::.
فراتر از زیباییــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : سه شنبه 29 اسفند 1391 ز : 9:1 بعد از ظهر | +

در رشته کوه های سنگین قلب تو

در قرص ماه صورتت

در آبی نیل فام چشمان تو

در ابر های ارغوانی مژگانت

در آسمان سیاه زلف تو

در ستاره سنجاق های کوچکت

در قطره قطره نم نم دیدگان تو

در رعد های شکستن دلت

دانستم

که عشق فراتر از زیباست...

فریبا شیخ حسینی

:: موضوعات مرتبط: فراتر از زیباییــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , غزل , فریبا شیخ حسینی , ژنرال , سپید , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهار پاره , شب و شعر , غزل , فریبا شیخ حسینی , ژنرال , سپید , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهار پاره , شب و شعر , غزل , فریبا شیخ حسینی , ژنرال , سپید , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهار پاره , شب و شعر , غزل , فریبا شیخ حسینی , ژنرال , سپید , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهار پاره , ,
.:: ::.
نیــــــــاز
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : یک شنبه 27 اسفند 1391 ز : 8:38 بعد از ظهر | +

دلم با دلت سرد و مغرور نیست

نگاه تو با چشم من جور نیست

فقط حاجتم از تو این است عشق

مگو این نیاز تو مقدور نیست

بیا پا گذاریم در راه عشق

بدان کوی دلبر زما دور نیست

ز چشمان بد روی تو در خفاست

بیا نو گلم چشم ما شور نیست

ز معنای گل واژه هایم بدان

مرا غیر عشق تو منظور نیست

فریبا شیخ حسینی

:: موضوعات مرتبط: نیــــــــاز، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , غزل , نیاز , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , سپید , مثنوی , چهارپاره , شب و شعرژنــرال, شب و شعر , غزل , نیاز , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , سپید , مثنوی , چهارپاره , شب و شعرژنــرال, شب و شعر , غزل , نیاز , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , سپید , مثنوی , چهارپاره , شب و شعرژنــرال, ,
.:: ::.
تقدیــــــــر
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 4 اسفند 1391 ز : 8:53 قبل از ظهر | +

تقدیر من این بود که نفرین شده باشم

تبدیل به این سایهّ غمگین شده باشم

تقدیر من این بود در این غارمجازی

تنهاتر از انسان نخستین شده باشم

صد بار به نزدیک لب آورد و فرو ریخت

نگذاشت که مست از می نوشین شده باشم

ترس من از این است، اگر دیر بیایی

حتی به تو و عشق تو بدبین شده باشم

روزی که بیایی و دل و دین بربایی

شاید من کافر شده بی دین شده باشم!

تقصیر جنون بود که با عقل درآمیخت

نگذاشت که دیوانه تر از این شده باشم

محمدرضا ترکی

:: موضوعات مرتبط: تقدیــــــــر، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , غزل , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , سپید , چهارپاره , مثنوی , ,
.:: ::.
دستهای تــــــــو
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 4 اسفند 1391 ز : 8:27 قبل از ظهر | +

همین که دست تو در دستهای من باشد

نگاهت آینه آشنای من باشد

همینکه لحن تو قلب مرا بلرزاند

و بوی پیرهنت در هوای من باشد

همینکه چشم تو با من زلال بنشیند

و خنده های تو مشکل گشای من باشد!

صدای گرم تو با هر ترانه ای زیبا

دلیل زمزمه بی صدای من باشد

همینکه هم قدم و هم کلام تو بشوم

به روی هفته تو رد پای من باشد

بیا که با تو غزل در تسلسلی سبز است

بیا،بنوش،بنوشان! به پای من باشد

بیا برقص ،برقصان،که فرصت خوبیست

که دستهای تو در دستهای من باشد!

نغمه مستشار نظامی

:: موضوعات مرتبط: دستهای تــــــــو، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , غزل , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , سپید , چهارپاره , مثنوی , نو , ,
.:: ::.
روح آواره منــــــــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : جمعه 4 اسفند 1391 ز : 6:14 قبل از ظهر | +

نیمه شب بود و غمی تازه نفس

ره خوابم زد و ماندم بیدار

ریخت از پرتو لرزنده‌ی شمع

سایه‌ی دسته گلی بر دیوار

همه گل بود ولی روح نداشت

سایه ای مضطرب و لرزان بود

چهره ای سرد و غم انگیز و سیاه

گوئیا مرده‌ی سرگردان بود !

شمع ، خاموش شد از تندی باد

اثر از سایه به دیوار نماند!

کس نپرسید کجا رفت ، که بود

که دمی چند در اینجا گذراند!

این منم خسته درین کلبه‌ی تنگ

جسم درمانده ام از روح جداست

من اگر سایه‌ی خویشم ، یا رب

روح آواره‌ی من کیست ، کجاست ؟

فریدون مشیری

:: موضوعات مرتبط: روح آواره منــــــــ، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , غزل , رباعی , دوبیتی , تک بیتی , سپید , چهارپاره , مثنوی , ,
.:: ::.
برای با تو نشستنــ
ن : حمیــدشیخ حسینی ت : دو شنبه 30 بهمن 1391 ز : 4:33 قبل از ظهر | +

… و چای دغدغه عاشقانه خوبی ست

برای با تو نشستن بهانه خوبی ست

حياط آب زده، تخت چوبی و من و تو

چه قدر بوسه، چه عصری، چه خانه خوبی ست

قبول كن! به خدا خانه شما سارا!

برای فاخته ها آشيانه خوبی ست

غروب اول آبان قشنگ خواهد بود

نسيم و نم نم باران، نشانه خوبی ست

بيا به كوچه كه فرديس شاعری بكند

كه چشم تو غزل عاميانه خوبی ست

ـ كرج سوار شو! آقا صدای ضبط اگر …

نه خير كم نكن آقا! ترانه خوبی ست

صدای شعله ور گل نراقی و باران

فضای ملتهب و شاعرانه خوبی ست

مطابق نظر ماست هرچه هست عزيز!

قبول كن كه زمانه زمانه خوبی ست

به خانه باز رسيديم، چای می خواهيم

برای با تو نشستن بهانه خوبی ست



:: موضوعات مرتبط: برای با تو نشستنــ، ،
:: برچسب‌ها: شب و شعر , رباعی , غزل , دوبیتی , تک بیتی , مثنوی , چهارپاره , سپید , ,
.:: ::.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 43 صفحه بعد


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به ژنـــــــرال... مي باشد.